صبر کن قصه به پایان نرسیده است هنوز
قصه گو نقش جمالت نکشیده است هنوز
به کجا می روی ای همدم شیرین سخنم
شاه بیت غزلم کام ندیده است هنوز
ز چه ترک دل غمدیده ی عاشق بکنی
عشق پایان کلامت نشنیده است هنوز
گوش کن حال که عزم دگران داری تو
باغبان غنچه ی خوشبو که نچیده است هنوز
پایمال ار چه نمودی دل عاشق ز جفا
لیک عاشق ز رخت دل نبریده است هنوز...
نظرات شما عزیزان:
|